روش جلوگیری از ورشکستگی
چهار گام میسر در مسیر موفقیت
…………………………………………………………………………
شرکتها دلایل مختلفی برای طرح ریزی مجدد دارند. اما دلیل اساسی برای همه ی این طراحیها این است که شرکت را از خطر مرگ برهانند و به مرحله ای برسند که بتوانند رشد کنند.شرکت اپل یک مثال عالی برای این مسئله است.
روزی روزگاری، زمانی که این شرکت به عنوان کامپیوتر اپل شناخته شده بود،عمدتا مشتریانشان طراحان و دفاتر خدماتی بودند.تلاشها برای متقاعد کردن مشتریان برای خرید مجموعه آی مک با شکست وحشتناکی روبرو شده بود.استیو جابز با بررسی دقیق مشتریان اپل با معرفی آیپاد این شرکت را بازطراحی کرد.و تاکنون این شرکت بازطراحی را متوفق نکرده است. از مردم بپرسید که اپل چه ساخته است. آنها پاسخ خواهند داد تلفنهای همراه و آیپاد. کلمه ی کامپیوتر هیچ گاه بر زبانشان جاری نمیشود، با اینکه در واقع آنها هنوز شرکت کامپیوتری هستند.این نتیجه ی یک بازطراحی ماهرانه است.
شما ممکن است بپرسید این برای شما چه به همراه خواهد داشت ؟! همه چیز. در عصر دیجیتال بازطراحی صرف نظر از اندازهی شرکت شما یک گزینه نیست. همان طور که تکنولوژی به شکستن الگوهای قدیمیادامه میدهد و مشتریان به تغییری چشمگیر احتیاج پیدا میکنند، نیاز شما این است که مسیر جدیدی را پیش گیرید.
چهار گام برای بازطراحی
چهار گام برای بازطراحی وجود دارد. گام اول، شما باید زمینه را فراهم کنید.شرکتتان را برای تغییر آماده کنید.گام دوم، باید بفهمید که مشتریانتان واقعا به چه چیزی واقعا نیاز دارند تا بتوانید به آن پاسخ دهید. گام سوم، باید مسیر را انتخاب کنید،بازطراحی شما چگونه باید باشد.و گام چهارم، باید طرحتان را بسازید و اجرا کنید.
زمینه را آماده کنید
شرکت ها نمیتوانند بدون توافق و رضایت عمومیتغییر کنند.این بدان معناست که اطمینان حاصل کنید که همه در تیم مدیریت شما بر یک نظر واحد هستند.درمورد سمت و سویی که در ذهنتان دارید صحبت کنید و نظر همه را بپرسید.
شما همچنین باید در نظر بگیرید که چگونه سرمایه را مدیریت کنید.اگر مسیر انتخابی شما نیازمند تجهیزات جدید است شما باید قادر به خریدهای ضروری باشید.
شما باید گامیفراتر از منطقهی امن برداشته و کمیریسک پذیر شوید، البته ریسکهایی که حساب شده باشند. اگر شما وارد قلمرو جدیدی میشوید این کار را با روحیه کارآفرینی انجام دهید زیرساختهای فعلی خود را در نظر بگیرید.آیا شما تصمیم به ایجاد تغییراتی در مدیریت تدارکات دارید و به همین علت کارکنانتان باید کارامدتر کار کنند؟
نهایتا، شما متوجه میشوید که آیا باید پرسنل فعلی خود را تعلیم دهید یا نیاز به افراد متخصص جدید دارید. به یاد داشته باشید که لازم نیست این افراد در شرکت شما دائما حضور داشته باشند، میتوانید به صورت قراردادی با اشخاص کار کنید یا با یک شرکت دیگر همکاری کنید.
درک نیاز مشتری
ما فکر میکنیم که میدانیم مشتریانمان چه میخواهند.اکثر اوقات ما تنها حدود آن را میدانیم.شما نیاز دارید که عمیقتر کاوش کنید.
سعی کنید خودتان را جای آنها بگذارید.چه فشارهایی را متحمل میشوند؟ چه کسی باید آنها را خشنود سازد؟ اولویتهایشان چیست؟ اهداف و علایقشان چیست؟ ممکن است آنچه شما میاندیشید، نباشد.از آنها بپرسید. این اولین گام برای توسعهی یک مشارکت واقعی است.
از تجربیاتشان استفاده کنید. چه چیز کارکردن با شرکت شما را دوست دارند؟ زمانی که با سازمانی تعامل برقرار میکنند با چه موانعی مواجه میشوند؟ چطور میتوانید تجربیاتشان را بهبود بخشید؟ یک راه بسیار عالی برای پاسخ به تمام این سوالات این است که از کسی بخواهید که وانمود کند مشتری جدید است ، سفارش دهد و سپس گزارش آن را بدهد.
آنها را با تیمتان آشنا کنید. آیا کارکنان شما به مشتریانتان رهنمودهای لازم را میدهند به طوری که احساس کنند به مشتریان خدمات ارائه میشود و مشتریانتان افرادی که درگیر تولید پروژههای آنها هستند را بشناسند.
با همدیگر یاد بگیرید.تلاش کنید که یک مشتری کلیدی را به همراه خود مثلا به عنوان رهبری به سمیناری ببرید. شما زمانی که با آنها وقت بگذرانید و درمورد موضوعی که از نظر هر دوی شما ارزشمند است چیزی فراگیرید، به موضوعات بسیار جالبی پی میبرید.
دریابید که چرا با شما کار میکنند. بر چه چیز ارزش مینهند؟ چندین سال پیش یکی از همکاران از یک شرکت تحقیقاتی مشتریان ما را جمع کرد و یک سئوال از آنها پرسید چرا با گروه M کار میکنید؟ من فکر میکردم دلیل آن باید رویکرد استراتژیک ما باشد ، یا نوآوری مان. اگرچه ممکن است آنها برای این چیزها ارزش قائل شوند، اما برای ما منحصربه فرد نیستند.چیزی که آنها بیشتر از همه با ارزش میشمردند این بود که ما بعنوان عضوی از تیم بازاریابی آنها عمل میکردیم که به موفقیشان اهمیت میدادیم.در حالی که من اصلا انتظار چنین چیزی را نداشتم، نکتهای طلایی بود که به من کمک کرد سمت و سوی طرح را مشخص کنم.
هرچقدر مشتریانتان را بهتر بشناسید روابط قویتری را میسازید.شما به چیزی بیشتر از یک ارائهدهندهی خدمات چاپ تبدیل خواهید شد، شما تبدیل به یک مشاور ارزشمند میشوید.
مسیر را انتخاب کنبد
دو مسیر برای بازطراحی را میتوانید پیش گیرید.اول اینکه میتوانید خدمات چاپ فعلی خود را گسترش دهید. بطور مثال اگر شما چاپ افست انجام میدهید، میتوانید چاپ فرمت عریض را نه تنها برای ارائهی دیسپلیها و بیلبوردها، بلکه برای چاپ اشیایی مانند آئینه، مبلمان، کفپوش و غیره اضافه کنید. اگر چاپ و چاپ سه بعدی در نظر شما نباشد میتوانید یک بازار پرسود را افتتاح کنید.
دومین آن ارائه خدمات دیجیتال است. در حالی که امکانات بسیاری وجود دارد، مثل بازاریابی رسانههای متقابل، چاپ و نشر الکترونیک یا تولید ویدئو. همهی اینها ارتباطات چاپ را تکمیل میکنند.اینها راه جدیدی به سوی پیشرفت و رشد را باز میکنند و شرکت شما به عنوان یک شریک بازاریابی با خدمات کامل شناخته میشود.
طرحتان را اجرا کنید.
شما با برنامه ریزی یک طرح آشنایی دارید ، در اینجا چند ایده برای اینکه شانس شما را برای موفقیت تقویت کند بیان میکنم.
۱٫ هدفتان را مشخص کنید. میخواهید در یک یا دو سال آینده چه چیز یا چه کسی باشید؟
۲٫هرچه برای رسیدن به هدفتان نیاز دارید را لیست کنید.
۳٫ برنامه تان را برای ارزیابی و پیگیری هرروز یادآور شوید.
۴٫ پیامدها را در نظر بگیرید. تغییرات چه تاثیری بر کارکنانتان میگذارند؟ چگونه از اختلالات اجتناب کنید؟
۵٫ تغییرات را اولویت بندی کنید.چه چیزی باید اول از همه انجام شود؟
۶٫ تغییرات را به تدریج انجام دهید بدین وسیله میتوانید بر پیشرفت خود نظارت داشته و آسوده خاطرتر شوید.
۷٫ یک تیم حمایتی بسازید، دو یا سه نفر را مسئول بخشهای عمده کنید.و مسئولیت بازبینی و بررسی روند پیشرفت، آگاه سازی کارمندان، دنبال کردن عملکرد آنها و با انگیزه نگه داشتن کارکنان را به آنها بسپارید.
فناوری ارتباطات به تغییر ادامه خواهند داد.حواستان را جمع کنید که ببینید به کجا میروید و برای برآوردن نیازهای مشتریان آماده باشید.این مسیر پیشرفت است.
منبع : printfamily