تبلیغات دهان به دهان

تبلیغات دهان به دهان، رقیب تبلیغات تلویزیونی
………………………………………………………………………………………………………………..
قصه از کجا شروع شد؟

با رشد و فراهم شدن نسبی پتاسیل‌های اینترنت در ایران ما با سایت‌هایی با سرمایه‌های بالا روبه رو هستیم که میلیاردها تومان هزینه تبلیغات تلویزیونی و بنرهای بزرگراهی خود می‌کنند! روشی که از نظر بنده میتواند بد و حتی مهلک باشد و نه تنها باعث رشد یک کسب و کار آنلاین نشده بلکه باعث از بین بردن اعتماد مشتری نسبت به آن کسب هم شود.

ابتدا چند سؤال در اینجا مطرح می‌کنم:

– “بقول قدیمی‌ها، تا تنور داغ است باید نان را چسباند!” چطور تبلیغات تلویزیونی، بیلبوردی و رادیویی یک کسب آنلاین میتواند متضاد این سخن رفتار نکند؟

شما تصور کنید یک مشتری بالقوه روبروی تلویزیون نشسته است و در حال دیدن سریال مورد علاقه اش که ناگهان تبلیغات بازرگانی (خیمه بی امان شعارها، تصاویر تکراری و بی سروته!) شروع و در این میان تبلیغات سایت … نمایش داده میشود و خدمات آن توضیح داده شده، حالا این مشتری بالقوه ما که دسترسی به نت، تبلت و کامپیوتر خود ندارد، باید نام دامنه و اسم کسب را نوشته و فردا آن را پیگیری نماید! البته این حالت خوشبینانه است حالا شما تصور میکنید چند نفر در اوج ترافیک تبلیغات بازرگانی چنین رفتار باب میلی از خود نشان می‌دهند؟

این در حالی است که برای مثال در تبلیغات فیسبوکی گفته می‌شود، لینک‌ها بهتر است کاربر را به صفحه یا گروه خاصی در همان فیسبوک منتقل کند تا سایتی دیگر! چون مشتری نمی‌پسندد تا جو خاص و Fun فیسبوک را با محیط دیگری عوض کند حالا چطور باید انتظار داشت که یک کاربر از رسانه تلویزیون وارد رسانه دنیای آنلاین و اینترنت شود؟

– تبلیغات تلویزیونی بهتر است در پیک ساعت شلوغی انجام گیرد تا بازخورد بهتری داشته باشد اما این ساعت پیک که عموما بین ۹ تا ۱۲ شب است و هزینه تبلیغات تلویزیونی در آن بیشتر هم خواهد شد، آیا بازدهی خوبی به نسبت هزینه پرداخت شده دارد؟

– چند بار خود شما در هنگام شروع شدن همین تبلیغات، صدای تلویزیون را قطع کرده و یا کانال تلویزیون را تغییر نداده اید؟

– چند درصد مخاطبان اصلی کسب و کارهای آنلاین که عموما جوانان هستند از تلویزیون استفاده می‌کنند؟

متاسفانه در حال حاضر برخی دوستان آنقدر در تبلیغات تلویزیونی غرق شده اند که اصل موضوع را فراموش کرده اند و کافی است یک مشتری که با هزار دردسر وارد سایت آنها شده نگاهی کوتاه بیندازد، براحتی با نگاه به جزئیات آماری سایت و تحلیل آنها می‌توان به اطلاعات جالبی دست پیدا کرد، مدت زمانی که مشتری به صورت میانگین در سایت صرف می‌کند، تعداد صفحاتی که مشتری باز میکند و یک مشتری چند بار به سایت سر میزند و … .

با اطمینان می‌توان گفت طبق این آمار، اغلب این سایت‌ها به علت طراحی که چندان جالب نیست و محصولات نامناسب در حال سقوط آمار بازدید هستند و در مقابل هزینه ای که میکنند بازخورد چندانی دریافت نمی‌کنند.

اما در عین حال، ما با سایت‌های نوپایی طرف هستیم که بیشتر سرمایه خود را برای ترغیب مشتری به کار آنلاین خود از طریق تبلیغات سینه به سینه صرف میکنند و اتفاقا روشی عالی برای آن شغل آنلاین هم انتخاب کرده اند.

شما در چه صورتی یک مغازه را به دوست یا خانواده خود معرفی می‌کنید؟

– ارزان تر بفروشد؟

-فردی خوش اخلاق فروشنده آن مغازه باشد؟

-محصولات متنوعی داشته باشد؟

-محصولات با کیفیتی داشته باشد؟

-محصول را اگر ایراد داشت پس بگیرد؟

-محصول را سریع و رایگان برای شما ارسال کند؟

-و …

ما اکنون با سایت‌های فروشگاهی روبه رو هستیم که با همه این ترفندها آشنا بوده و همه را رعایت می‌کنند تا شما در وایبر، تلگرام، فیسبوک، چت، ایمیل، گفت و گوهای روزانه و … و در میان صحبت‌های روزانه خود آنها را نیز معرفی کنید.

– “حسین، راستی سایت … بن تخفیف میده منم ازش خرید کردم راضیم، برو ببین چیزی داشت برای خودت خرید کن!”

– ” زهرا اون لباسی که تو پاساژ مهتاب دیدیم را این سایت … داره تازه رایگانم میاره دم در و تعویض ۷ روزم داره، قیمتشم ۲۰ هزار تومان پایین تره!”

و این طور میشود که مکالمه‌هایی به این صورت زیاد میشود و بخش “سایت …” دهان به دهان و سینه به سینه نقل میشود و با این همه راه‌های ارتباطی که امروزه ایجاد َشده است این سایت هم نُقل محافل می‌شود.

ما در اینجا داستان نگفتیم و خیال هم نبافته ایم. این یک واقعیت بود که امروزه در لایه‌های زیرین کسب و کارهای آنلاین بخصوص در بحث فروشگاهی بسیار مطرح است و با کاربرانی طرف هستیم که به بهترین روش تبلیغات، کسب ما را بدون آنکه بخواهیم برایمان معرفی می‌کنند و چون همیشه معرفی و پیشنهاد یک برادر، دوست، پدر از آگهی‌های رنگ و وارنگ تلویزیونی و تبلیغات روزانه برایمان با ارزش تر است پس سریع تر جذب می‌شویم تا اینکه ساعت‌ها داستان‌های تبلیغاتی شرکت‌ها را بشنویم و ببینیم.

در روش هوشمندانه دوم صاحب سایت یا کسب و کار، هزینه میلیاردی را که باید صرف تبلیغات چند دقیقه ای تلویزیونی کند آن را برای راهکارهای تبلیغی می‌کند که نتیجه آن خوشنودی کاربر و معرفی آن سایت آنلاین به دیگر نزدیکان خود است

برای مثال انتشار یک کوپن تخفیف بیست هزار تومانی که منجر به معرفی دست به دست آن کوپن به هزار نفر می‌شود و صدها خرید هم در یک روز رقم میخورد ارزش بیشتری دارد یا تبلیغات ده ثانیه ای در میان سریال فلان شبکه تلویزیونی؟

سخن زیبایی وجود دارد که بهترین روش تبلیغات؛

– ۱آزمودن همه روش‌ها،

– ۲آزمودن همه روش‌ها

۳ – آزمودن همه روش‌هاست؛ یعنی با آزمون و خطا و کمی‌تجربه دیگران می‌توان به نتایج خوبی رسید و حتما لازم نیست شما هم برای کسب و کار خود میلیون‌ها تومان خرج کنید تا به نتیجه ای برسید که ده‌ها صاحب کسب و کار دیگر به آن رسیده اند.

همیشه اعتقاد دارم دنیای کسب و کارهای آنلاین، آنقدر وسیع وشیرین است که می‌توانید با کمی‌هوش و استفاده از تجربه، با کمترین هزینه بهترین بهره وری را برای خود و شغل آنلاین خود به دست آورید.

مشتری در بازار سنتی به روش‌های تبلیغاتی خاصی خو گرفته است و حتی گاهی این عادت، آزمودن روش‌های دیگر را سخت میکند اما موضوع تبلیغات آنلاین کمی‌متفاوت است و به علت نو بودن و باز بودن فضا، مشتری خود را درگیر پروسه‌های خاص نخواهد کرد و به بهترین نحو و با بالاترین توقع انتظار دارد که خواسته‌هایش برآورده شود و در مقابل چند نفر از دوستان خود را نیز از وجود شما با خبر میکند و این تبلیغات شبکه ای به صورت ویروسی از یک فرد به افراد دیگر و از آن افراد به ده‌ها دسته دیگر منتقل میشود واین زمان است که یک سایت فروشگاهی پس از اعلام ۲۴ ساعتی یک آفر و تخفیف، از میزان بازدید بالا دان شده و تلفن‌های شرکت پشت هم شروع به زنگ خوردن می‌کنند!

این نه نتیجه ده دقیقه در هفته تبلیغات تلویزونی است و نه بنرهای بزرگراهی یک فروشگاه آنلاین! این نتیجه اعتماد مشتری به شماست که شما را وارد حریم خصوصی خود کرده و کسب شما را به عنوان عضوی جدید در یک جای مغز خود بخاطر می‌سپارد!

دنیای بی پروای آنلاین به همین روش‌های مبتکرانه توانسته پابه پا و گاهی تندتر از بازار سنتی عرض اندام کند و ما در حال رسیدن به عصر و دوره ای هستیم که دنیای اینترنت، کسب و کارهای سنتی را پشت سر گذاشته و در هر خانواده حداقل هفته ای یک خرید آنلاین صورت گیرد اتفاقی که دور نیست و شاید زمان زیادی باقی نمانده است تا جمع شویم و در مورد ضریب نفوذ بالای کسب وکارهای آنلاین و خریدهای اینترنتی در میان ایرانیان به به و چه چه کنیم!